English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
very low frequency U فرکانس خیلی کم در ارتفاع خیلی پایین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
very high U ارتفاع خیلی بالا
very high frequency U فرکانس خیلی زیاد
vhf range U ناحیه فرکانس خیلی بالا
lowest U خیلی پست تر پایین تر
hypotension U فشار خون خیلی پایین
she has a well poised head U وضع سرش در روی بدنش خیلی خیلی خوش نما است
go great guns <idiom> U موفقیت آمیز،انجام کاری خیلی سریع یا خیلی سخت
i am very keen on going there U من خیلی مشتاقم انجا بروم خیلی دلم میخواهد به انجابروم
paint oneself into a corner <idiom> U گرفتارشدن درشرایط خیلی بدو رهایی آن خیلی سخت است
microfilms U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilming U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilmed U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilm U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
middleman U دستگاههای فرکانس خیلی بالا یا فوق العاده زیادمخصوص رهگیری هوایی
middlemen U دستگاههای فرکانس خیلی بالا یا فوق العاده زیادمخصوص رهگیری هوایی
sottovoce U صدای خیلی یواش اهنگ خیلی اهسته
cryogenic liquid U گاز مایع شده در درجه حرارت خیلی پایین
cryogenic memory U رسانه ذخیره سازی که در دمای خیلی پایین کار میکند
ponderous U خیلی سنگین خیلی کودن
rattling U خیلی تند خیلی خوب
town fog U نوعی مه یخ مانند که دردرجه حرارت خیلی پایین تولید میشود و معمولا درشهرهای پر جمعیت دیده میشود
crystals U قطعه کوچک از کریستال کوارتز که در فرکانس خاص به لرزش در می آید که به عنوان یک سیگنال ساعت خیلی دقیق برای کامپیوتر یا سایر برنامههای کاربردی زمان بندی شده به کار می رود
crystal U قطعه کوچک از کریستال کوارتز که در فرکانس خاص به لرزش در می آید که به عنوان یک سیگنال ساعت خیلی دقیق برای کامپیوتر یا سایر برنامههای کاربردی زمان بندی شده به کار می رود
emergencies U خیلی خیلی فوری
emergency U خیلی خیلی فوری
jim dandy U ادم خیلی شیک چیز خیلی شیک
low altitude U ارتفاع پایین
low frequency U فرکانس پایین
low airburst U ترکش هوایی در ارتفاع کم ترکش در ارتفاع پایین
low frequency choke U پیچک فرکانس پایین
low frequency current U جریان فرکانس پایین
low frequency filter U صافی فرکانس پایین
low frequency engineering U تکنیک فرکانس پایین
low frequency cable U کابل فرکانس پایین
low frequency generator U مولد فرکانس پایین
low frequency range U حیطه فرکانس پایین
low frequency source U منبع فرکانس پایین
low frequency transformer U ترانسفورماتور فرکانس پایین
low frequency valve U لامپ فرکانس پایین
low frequency wave U موج فرکانس پایین
low frequency furnace U کوره فرکانس پایین
low frequency induction heater U گرمکن القایی فرکانس پایین
low frequency current gain U تقویت جریان فرکانس پایین
low frequency characteristic U مقدار مشخصه فرکانس پایین
low frequency amplifier U تقویت کننده فرکانس پایین
low frequency induction channel furnace U کوره ناودانی القایی فرکانس پایین
very U خیلی
far and away U خیلی
dumpiness U خیلی
villainous U خیلی بد
routh U خیلی
to a large extent U خیلی
not a few U خیلی ها
highly U خیلی
dammit U خیلی
damn U خیلی
ten U خیلی
in large quantities U خیلی خیلی
very little U خیلی کم
for long U خیلی
many U خیلی
copious U خیلی
abysmal <adj.> U خیلی بد
nifty U خیلی خوب
before you can say knife U خیلی زود
niftiest U خیلی خوب
immediate U خیلی فوری
by leaps and bounds U خیلی تند
corking U خیلی زیبا
flying high <idiom> U خیلی شادوشنگول
I had an awful time . U به من خیلی بد گذشت
lots U خیلی زیاد
benedicite U خیلی خوب
(go over with a) fine-toothed comb <idiom> U خیلی بادقت
dead slow U خیلی اهسته
superabundant U خیلی زیاد
number one U خیلی خوب
bone dry U خیلی خشک
niftier U خیلی خوب
whackings U خیلی بزرگ
He is a loose card . U خیلی ول است
far and away U خیلی دور
far off U خیلی دور
She is very pretentious. U خیلی ادعادارد
parlous U خیلی مهیب
open-and-shut U خیلی سهل
open and shut U خیلی سهل
really wicked U خیلی محشر
Many thanks! U خیلی ممنون!
really sick U خیلی محشر
faraway U خیلی دور
whacking U خیلی بزرگ
Neanderthal U خیلی کهنه
in seventh heaven <idiom> U خیلی خوشحال
in cold blood <idiom> U خیلی خونسرد
pitch black U خیلی سیاه
pitch-black U خیلی سیاه
once in the blue moon U خیلی بندرت
piping hot U خیلی داغ
far U زیاد خیلی
precipitate U خیلی سریع
precipitated U خیلی سریع
precipitates U خیلی سریع
mad as a hornet <idiom> U خیلی عصبانی
confidential U خیلی محرمانه
jolly U بذله گو خیلی
too tough U خیلی سفت
Nothing more, thanks. خیلی متشکرم.
precise U خیلی دقیق
not so hot <idiom> U نه خیلی خوب
pluperfect U خیلی عالی
extreme U خیلی زیاد
to pieces <idiom> U خیلی زیاده
tickled pink <idiom> U خیلی شادوخوشحال
decrepit U خیلی پیر
wicked <adj.> U خیلی خوب
sick [British E] <adj.> U خیلی خوب
get up the nerve <idiom> U خیلی شلوغ
cool <adj.> U خیلی خوب
awesome <adj.> U خیلی خوب
hit bottom <idiom> U خیلی پست
precipitating U خیلی سریع
too bad <idiom> U خیلی بد ،غم انگیز
(a) snap <idiom> U خیلی ساده
whopping U خیلی بزرگ
skin and bones <idiom> U خیلی لاغر
oodles U خیلی زیاد
(as) old as the hills <idiom> U خیلی قدیمی
as good as U خیلی خوب
as stiff as a poker U خیلی خشک
at most U خیلی باشد
great <adj.> U خیلی خوب
skinless U خیلی حساس
overstrung U خیلی حساس
oftentimes U خیلی اوقات
quaint U خیلی فریف
of vital importance U خیلی ضروری
much worse U خیلی بدتر
much was said U خیلی حرفهازده شد
a lot of times <adv.> U خیلی از اوقات
frequently <adv.> U خیلی از اوقات
many times <adv.> U خیلی از اوقات
pianissmo U خیلی نرم
I spoke my mind. U من خیلی رک گفتم.
senseful U خیلی حساس
sappy U خیلی احساساتی
rotundily U چاقی خیلی
ritzy U خیلی شیک
raff U خیلی زیاد
often U خیلی اوقات
precisian U خیلی دقیق
pixilated U خیلی حساس
highs U خیلی بزرگ
highest U خیلی بزرگ
high U خیلی بزرگ
often <adv.> U خیلی از اوقات
oft [archaic, literary] <adv.> U خیلی از اوقات
on any number of occasions <adv.> U خیلی از اوقات
level best U خیلی عالی
wells U خیلی خوب
well U خیلی خوب
To take with a pinch of salt. U خیلی جدی نگرفتن
glorious U خیلی خوب
very good U خیلی خوب
goody-goody U خیلی خوب
goody-goodies U خیلی خوب
goody goody U خیلی خوب
raucous U خیلی نامرتب
seldom U خیلی کم ندرتا
frequently U خیلی اوقات
it is very easily done U خیلی به اسانی
regularly [often] <adv.> U خیلی از اوقات
many persons U خیلی اشخاص
many people U خیلی اشخاص
many people U خیلی از مردم
lower most U خیلی پست تر
iam in bad U خیلی محتاجم
costs and arm and a leg <idiom> U خیلی گرونه
immensurable U خیلی قدیم
in no time U خیلی زود
lily white U خیلی سفید
level best U خیلی خوب
stentorian U خیلی بلند
infinitely U خیلی زیاد
thank you very much U خیلی متشکرم
hand in glove U خیلی صمیمی
extras U بسیار خیلی
hand and glove U خیلی نزدیک
hand and glove U خیلی صمیمی
ultraconservative U خیلی محتاط
giantess U زن خیلی قدبلند
extra U بسیار خیلی
primely U خیلی خوب
very light U خیلی سبک
subminiature U خیلی کوچک
hand in glove U خیلی نزدیک
swith U خیلی عظیم
extra- U بسیار خیلی
fortissimo U خیلی بلند
exceeding U خیلی زیاد
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com